پایان نامه بدن زنانه و زندگی روزمره
نوشته شده توسط : مدیر سایت

دانشکده علوم اجتماعی

دانشگاه تهران

 

 

رساله برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

در رشته پژوهش اجتماعی

 

 

بدن زنانه و زندگی روزمره

استاد راهنما: دکتر یوسف اباذری

استاد مشاور: دکتر سهیلا صادقی

تابستان 1385

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست تفصیلی
عنوان صفحه
 

فصل اول: کلیات تحقیق

 
طرح مسأله 2
ضرورت و اهمیت تحقیق 4
اهداف تحقیق 4
فرضیه ها و سئوالات تحقیق 6
 

فصل دوم: ادبیات نظری

 
زندگی روزمره 8
مقاومت و زندگی روزمره 18
بدن و زندگی روزمره 33
جمع‌بندی نظری 60
 

فصل سوم: روش‌شناسی

 
روش‌های کیفی 65
روش مصاحبه 67
 

فصل چهارم: یافته‌ها

 
مقدمه 76
بدن و آرایش 80
– آرایش سنتی 80
– آرایش تیپیک 84
– آرایش مذهبی 85
– آرایش اعتراضی 88
– آرایش هنری 89
– آرایش فمینیستی 91
– آرایش زنان خیابانی 92
بدن و پوشش 95
– حجاب به مثابه تکلیف 96
– حجاب (چادر) به مثابه ایدئولوژی 98
– حجاب سنتی (چادر سنتی) 99
– حجاب زیبایی‌شناختی 101
– حجاب (مانتو) به مثابه ایدئولوژی 102
– حجاب بازاندیشانه 103
– حجاب به مثابه سبک زندگی 105
– پوشش به مثابه سبک زندگی 105
– پوشش مدمحور (تیپ اینترنتی) 107
– فشن‌لس 108
– پوشش فمینیستی 108
بدن و احساس ناامنی 111
– هراس از ورود به حوزه عمومی 112
– حرکت در حوزه‌های تکراری 114
– هراس از شب و تاریکی 117
– پشت سر گذاشتن مرزهای سنتی 119
– بدن ایمن فاحشه 121
 

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری

 
بحث و نتیجه‌گیری 124
   
منابع فارسی 136
منابع انگلیسی 139

      طرح مسأله

امر روزمره دارای معانی متعدد و مبهمی است، ولی به‌طور‌کلی می‌توان بدین نکته اشاره کرد که بستر فرآیندهای پویایی مانند آشنا ساختن امر ناآشنا، نزاع بر سر پذیرفتن و رد کردن امور جدید و سازگاری با شیوه‌های متفاوت زیستن است. بنابراین، این ابهام و درعین‌حال نزدیک بودن امر روزمره به تجارب همه افراد، موجب آن نمی‌شود که امر روزمره امری آشنا و کاملاً شناخته شده و پیش‌پاافتاده باشد. از همین روست که بستر زندگی روزمره که در نگاه اول ممکن است چندان مهم و قابل‌توجه به نظر نرسد، به محمل مطالعات عده زیادی از متفکران علوم انسانی و جایی برای فراهم آوردن مواد اولیه تحلیل‌های جامعه شناختی بدل می‌شود.

یکی از مباحثی که تقریباً در نظرات بسیاری از افرادی که در باب زندگی روزمره کار کرده‌اند، مشترک است، بحث تضاد است که به شکل‌های مختلفی همچون سرکوب، مخدوش کردن امر روزمره و یا با معانی دیگری مطرح می‌شود و می‌توان از این عبارات نزدیک به هم (به لحاظ معنایی) چنین استنباط کرد که زندگی روزمره عرصه‌ای است که در آن در هر لحظه کشمکش میان افراد و گروه‌های فرادست و فرودست جریان دارد، جریانی بی‌پایان که در آن فرادستان می‌کوشند تا قواعد بازی خود را به فرودستان تحمیل کنند.

برای تعدادی از نظریات، بحث کشمکش در زندگی روزمره به همین جا خاتمه می‌یابد، اما گرامشی[1] با وارد کردن مفهوم «مقاومت» در ادبیات جامعه‌شناسی، نشان داد که رابطه میان ضعفا و اقویا به تحمیل و تسلط ختم نمی‌شود و افراد و گروه‌های فرودست در فرآیند زندگی روزمره به خلق روش‌هایی برای مقابله با سرکوب و سلطه برمی‌خیزند و با اشکال مختلفی از مقاومت، عملاً رابطه را به نحوی معکوس می‌کنند.

بخشی از زندگی روزمره که پایان نامه حاضر قصد مطالعه آن را دارد، در واقع به رابطه بین زنان و بدن‌هایشان با جهان زندگی برمی‌گردد. بارزترین وجهی که زنان و مردان را از هم جدا می‌کند، بدن‌های فیزیکی آنان است و این تمایز تا حدی بدیهی و مشهود جلوه می‌کند که تا چندی پیش آن را صرفاً به مثابه یک تمایز زیستی در نظر می‌گرفتند و برای آن قائل به ابعاد اجتماعی نبودند. با طرح مباحثی از سوی متفکرانی چون فوکو[2]، دوسرتو[3] و دیگران است که بدن جزء مباحث اجتماعی می‌شود و عملاً برای کالبد آدمی‌ وجه اجتماعی تصور می‌گردد.

به دلیل نوع جامعه‌پذیری‌های متفاوتی که در تربیت و اجتماعی کردن دختران و پسران از سنین ابتدایی رشد تا آخرین مراحل جامعه‌پذیری در پیش گرفته می‌شود، دو بدن زنانه و مردانه که در ابتدا جز در موارد خرد و ناچیزی متفاوت نیستند، به دو پدیده مجزا که کاملاً مشخصات متفاوتی دارند، تبدیل می‌شوند و در واقع این دو بدنِ به لحاظ اجتماعی زن و مرد شده، با آن بدن‌های فیزیکی مؤنث و مذکر فاصله زیادی دارند که این فاصله را مرهون سیستم‌های اجتماعی تعریف‌‌کننده ارزش‌ها و هنجارها هستند. بنابراین زن؛ به عنوان بخش مهمی از زنانگی خویش با بدنی اجتماعی شده مواجه می‌شود که آن را به مثابه شیئی بیرون از خود درک می‌کند و در اثر زندگی با این بدن، با مسائل و مشکلاتی مواجه می‌شود که خاص او و همجنسانش است و مردان در آنها شریک نیستند.

زنان در مقابل بدن خود و پیامدهای اجتماعی زیستن با بدن زنانه، به راه‌های مختلفی متوسل می‌شوند. در تعدادی از موارد، راه‌حل زنان اطاعت است. در برخی عرصه‌های اجتماعی، اطاعت جای خود را به راه‌حل مقاومت می‌دهد. زنان در بسیاری از موارد در مقابل الزام‌های بدن زنانه خود به مقاومت دست می‌زنند و نظام‌هایی را که به تعریف ارزش‌ها و هنجارها برای بدن زنانه پرداخته‌اند، واژگون می‌کنند یا راه‌هایی برای فرار از دست آنها پیدا می‌کنند. این مقاومت‌ها معمولاً دربردارنده نوعی خلاقیت هم هست. خلاقیت زنان در مواجهه با بدن‌هایشان را در مواردی مثل سبک‌های آرایش و پوششی که انتخاب می‌کنند، مدیریت بدن، رفتارها و ژست‌های بدن و چهره‌ای که انتخاب می‌کنند و … می‌توان دید.

در این رساله قصد ما این است که نقاطی از زندگی روزمره را که در آن زنان از سیستم‌های ارزشی و هنجاری مربوط به بدن‌هایشان اطاعت می‌کنند یا در مقابل آن به مقاومت می‌پردازند را نشان دهیم و انواعی از خلاقیت را که در مقاومت کردن زنان وجود دارد، بیابیم. به همین دلیل، به سراغ نقاطی از زندگی فردی و اجتماعی زنان می‌رویم که در آن  نقاط حضور بدن زنانه پررنگ‌تر می‌شود، مثل انواع آرایش‌هایی که زنان بر صورت و بدن خود انجام می‌دهند، لباس‌هایی که می‌پوشند، فضاهای اجتماعی که در آن حضور فیزیکی مشخصی دارند و ….

 برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.





:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 3 تير 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: