پایان نامه بررسی رابطه بین اخلاق کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان ما
نوشته شده توسط : مدیر سایت

دانشکده تربیت بدنی وعلوم ورزشی

پایان نامه دوره کارشناسی ارشد در رشته تربیت بدنی وعلوم ورزشی گرایش مدیریت ورزشی

موضوع:

بررسی رابطه بین اخلاق کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران

استادراهنما:

دکتر مرتضی دوستی

استادمشاور:

دکتر محمد حسین رضوی

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چکیده:

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اخلاق کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کابردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران (271) تشکیل داده اند براساس جدول مورگان تعداد 156 نفر به عنوان نمونه تحقیق و به روش نمونه گیری خوشه ای و در داخل خوشه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها متشکل از دو پرسشنامه بود که یکی مربوط به اخلاق کاری که از پرسشنامه استاندارد شده سی پتی (1990) و برای رفتار شهروند سازمانی از پرسشنامه استاندارد شده اورگان و کانوسکی (1996) استفاده شده است و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ ( اخلاق کاری 86/0=R ، رفتار شهروندی سازمانی 82/0=R) تعیین شد. برای محاسبه و تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که ابعاد اخلاق کاری 54 درصد از واریانس رفتار شهروندی سازمانی را تعیین می کند و بین مولفه های علاقه به کار، پشتکار در کار، راوبط انسانی در کار، مشارکت در کار بار فتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه کلی تحقیق نشان داد که اخلاق کاری کارکنان باعث بهبودی رفتار شهروندی سازمانی آنها می شود.

فصل اول: طرح پژوهش

1-1- مقدمه

شرایط کاملا متحول و حاکم بر سازمان ها، افزایش رقابت و لزوم اثر بخشی آن ها در چنین شرایطی، نیاز سازمان ها را به نسل ارزشمندی از کارکنان، بیش از پیش آشکار نموده است. نسلی که از آن ها به عنوان سربازان سازمانی یاد می شود. این کارکنان بی تردید، وجه تمایز سازمان های اثر بخش از غیر اثر بخش هستند چرا که سازمان را موطن خود می دانند و برای تحقق اهداف آن، بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود عمل نموده و از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند. اکثر مدیران نیز خواهان کارکنانی هستند که بیش از وظایف شرح شغل فعالیت کنند. آن ها به دنبال کارکنانی هستند که فراسوی انتظارات می روند، به میل و خواست خود به رفتار هایی دست می زنند که جزو وظایف رسمی شغلشان نیست (زارع، 1383).

رفتارهای غیر وظیفه ای ، رفتارهای فرا نقش و خود جوش هستند که کارکنان را در وضعیتی قرار می دهند که به صورت فراتر از انتظارات وظیفه و شرح شغل خود عمل نمایند. با این وجود رفتار های غیر وظیفه ای یعنی هم رفتار انحرافی منفی در محیط کار و هم رفتار انحرافی مثبت در محیط کار بر سازمان اثر می گذارد (نادی،قهرمانی، 1392).

بنابراین به آن دسته از رفتار های داوطلبانه که به صورت مستقیم در سیستم رسمی به آن پاداش رسمی داده نمی شود، اما باعث ارتقای کارکردها و اهداف سازمانی می شود رفتار شهروندی سازمانی[1] گفته می شود (بلوگولوسکی و سومچ[2]، 2009)

به صورت عمده کلیه سازمان ها به ویژه سازمان های ورزشی نیازمند جهشی عمده در کارایی هستند. از اینرو باید زمینه را به گونه ای فراهم کرد که کارکنان و مدیرانشان با اطمینان خاطر، تجربیات، توانایی ها وظرفیت های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی به کار گیرند. این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروندی سازمانی شناسایی و بستر های لازم برای پیاده سازی این گونه رفتار ها فراهم شود. رفتار شهروندی سازمانی پدیده نوظهوری است که می تواند در این راستا گامی بردارد. توصیه می شود که دست اندرکاران تربیت بدنی به ویژه وزارت ورزش با حمایت سازمانی و قدردانی از زحمات کارکنان این سازمان، در راستای افزایش ارتقای رفتار شهروندی سازمانی کارکنان خود تلاش کنند تا از این طریق به کارایی و اثربخشی مطلوب در زمینه ورزش و تربیت بدنی کمک کنند ( نوروزی، 1391).

اخلاق[3] در سازمان ها، نکته کانونی رفتار سازمانی است و اخلاق گرایی به عنوان اصل مدیریت، لازمه ی مدیرت سازمان های به دور مانده از آن است. مدیران و کارگزاران سازمان ها برای به انجام رساندن امور سازمانی خود علاوه بر معیار های قانونی و سازمانی، نیاز به مجموعه ای از رهنمود های اخلاقی و ارزشی دارند که آنان را در اعمال و رفتار سازمانی شان یاری دهد. با توجه به محیط کاری مدیران که در یک سازمان انسانی به فعاایت مشغولند، اخلاق کاری[4] به صورت اساسی کارکرد و اثر بخشی سازمان را حت تاثیر قرار می دهد ( سبحانی نژاد و همکاران، 1389).

اخلاق کار هم به تبع آن بنیان فکری، نگرشی و ذهنی بادوامی است که فرد را وادار به تصمیم گیری ها و اعمال خاصی در فعالیت های اقتصادی می نماید. به سخن دیگر وقتی از اخلاق کار یک جامعه سخن می گوییم مراد ما ان بخش از فرهنگ آن جامعه است که محرک رفتارها و فعالیت های اقتصادی و کسب و کار است. از اینرو اخلاق کار محدود به ساعات کار و شغل نمی گردد، بلکه تمامی رفتار های اقتصادی شامل مصرف، پس انداز، سرمایه گذاری و کارآفرینی و… را در برمی گیرد (سیدی،1387).

سازمان ها به منظور اثر بخشی در عملکرد و ایجاد محیط مناسب کاری که از عوامل مهم در جذب نیرو های  زبده است، نیاز به انجام رفتار های شهروندی سازمانی از جانب کارکنان خود دارند. بنابراین ضروری است عوامل ایجاد کننده ی آنرا شناسایی نمایند تا بتوانند در جهت ارتقای اینگونه رفتار ها ساعی باشند. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اخلاق کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران صورت گرفته است.

2-1- بیان مسأله

در جامعه شناسی اگرچه کار در سطح فردی وسیله ای برای تأمین یکی از نیاز های انسان یعنی معاش ست ولی در سطح اجتماعی ، کار یکی از اشکال عمل اجتماعی انسان محسوب می شود. در این سطح، کار یکی از نهادهای اصلی نظام اقتصادی و اگر نظام اقتصادی را یکی از چهار خرده نظام اساسی نظام اجتماعی محسوب نماییم، کار در کلیه فرایند های اجتماعی تاثیر گذار و از سایر نهاد های اجتماعی از جمله تعلیم و تربیت تاثیر پذیر است. برای تحلیل نظری مسئله اخلاق کار و ضعف آن در ادارات دولتی در درجه اول بر مسئله بیگانگی تاکید شده است. سازمان های دولتی عمدتا شامل افراد با میزان تحصیلات بالا هستند. نتایج پژوهش قبلی حاکی از آن است که هر چه میزان تحصیلات فرد بالاتر می رود اخلاق کار او در سازمان پایین تر می آید به نظر می رسد این موضوع از بیگانگی سازمانی و نیز اجتماعی فرد ناشی می شود. فرد تحصیل کرده با سازمان و نیز محیط اجتماعی خود در تضاد و بیگانگی است. گیدنز این بیگانگی را معضل رایج در سازمان هایی با درجه اعتماد پایین می داند (معیدفر،1386).

پودساکف[1](1997) براین باور است که شهروندی خوب، تفکری است که تنوعی از رفتار های کارکنان را شامل می شود که برخی از مصداق های آن عبازتند از: انجام وظایف جانبی؛ کمک رسانی داوطلبانه به سایر افراد در کارشان؛ توسعه حرفه ای در زمینه کاری خود؛ پیروی از مقررات سازمان حتی در مواردی که کسی بر او نظارت ندارد؛ تلاش در جهت ارتقاء و کمک به سازمان، حفظ نگرش مثبت و تحمل ناملایمات در کار. تحقق چنین رفتار هایی به بستر سازی اساسی نیازمند است. فراهم کردن چنین بستری منوط به آن است که اخلاقیات در سازمان نهادینه شود.

لدبتر[2] (2005) چهار سطح برای تشخیص و ملاحظه مباحث اخلاقی در قالب سیستم تصمیمات و رفتارهای اخلاقی در نظر می گیرد. این چهار سطح عبارتند از: اخلاق شخصی[3]، به ویژگی های خصوصیاتی اشاره می کند که در افراد وجود داشته و براساس آنها ارزش ها و احساساتی در مورد آنچه درست یا نادرست می باشد، درآنها شکل گرفته است. اخلاق اجتماعی[4] به ارزش ها، ایدوئولوژی ها و گرایش های مختلف در اخلاقی دانستن یا ندانستن رفتار ها مرتبط است. در واقع فرهنگی که ناشی از روابط اجتماعی در محیط های خاص می باشد، نقش مهمی در تصمیم ها و رفتار های مورد پذیرش و اخلاقی به وجود آورد (هیت[5] ، 1990).

اخلاق قانونی[6] اشاره به وضعیتی دارد که قوانین مبنا یا استاندارد برای قضاوت بر تصمیم ها یا فعالیت ها فراهم می کند، بنابراین اگر شخص از قانون تبعیت کند، پس کار درستی انجام داده است. اخلاق و تصمیم گیری های اخلاقی که باید آن را باید ها و نباید های ارزشی- فلسفی و ملاک و معیار سنجش درستی و نادرستی رفتار شخص نسبت به خود و دیگران و جامعه تعریف کرد، نیز از جمله عواملی است که بر نگرش، رفتار و عملکرد کارکنان تاثیرگذار است.

اخلاق سودمند گرایی[7]، یک عمل یا یک تصمیم “درست” است اگر منجر به منافعی برای مردم گردد و یک تصمیم ” نادرست ” است اگر منجر به ضرر یا آسیب گردد، هدف خلق بزرگترین منافع برای بیشترین مردم با کمترین میزان ضرر ها یا آسیب ها است. مزایا می توانند تفاوت کنند و مزایا مادی تنها آنهایی نیستند که محاسبه شوند ( اگرچه آنها قطعا یک نقطه آغاز مناسب برای محاسبات هستند ) بلکه دوستی ها، دانش، تندرستی و دیگر چیز های مطلوب که ما در زندگی می یابیم نیز منافع و مزایا هستند ( لدبتر، 2005 ).

اخلاق سازمانی به سه دسته عوامل فردی، سازمانی و فرا سازمانی دخیل هستند. عوامل فردی شامل اخلاق شخصی، خود شناسی و خود کنترلی به عنوان خمیر مایه اصلی زمینه های شکل گیری مدیریت اخلاقی در سازمان می باشد. عوامل سازمانی شامل ضوابط و مقررات سازمانی، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی می باشد که مدیریت اخلاقی را نهادینه می کند. عوامل فرا سازمانی شامل دولت و شرایط اقتصادی، محیط کار و محیط بین المللی می باشد که موجب به جهت گیری اخلاقی شده و در نهایت مدیریت اخلاقی در سازمان کاربردی و عملی می گردد (علیرضا غلامی، 1388).

افرادی که رفتار اخلاقی بالاتری دارند رفتار شهروندی سازمانی بیشتری را نیز نشان می دهند ( باکر و همکاران[8]، 2006).

هرگونه مطالعه ای از فرهنگ و اخلاق کار نهایتا متمرکز در تحلیل فردی است، فرد مرکز تجلی فرهنگ، هنجارها و ارزش هاست. اخلاق کار نیز طبعا به عنوان یک امر اجتماعی می تواند مورد تحلیل واقع شود.           ( توسلی و نهاوندی، 1387).

اخلاق کار متعهد شدن انرژی ذهنی و روانی و جسمی فرد یا گروه به نظر جمعی است، در جهت اخذ قوا و استعداد دورنی گروه و رد برای توسعه به هر نحو. منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهند اخلاق کار مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می گردد. با پیچیده تر شدن روزافزون سازمان ها و افزایش میزان کارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی در محیط های کاری توجه مدیران و صاحب نظران به بحث اخلاق کار و مدیریت اخلاق معطوف است. مدیریت اخلاق عبارت است از شناسایی و اولویت بندی ارزش ها برای هدایت رفتار ها در سازمان ( کاویان،1384).

اخلاق کاری، مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب می شود ( خانی جزنی، 1387).

در نظام بورکراتیک[9] تمام تلاش مدیران در جهت کسب کارایی بیشتر با حفظ سلسله مراتب هرمی سازمان بوده است. به همین جهت مناسبات سطحی و غیر اطمینان بین افراد وجود دارد. اما در نظام ارزشی انسانی و دموکراتیک مناسباتی درست و قابل اطمینان در میان مردم به و وجود می آید. بر این اساس توجه شهروندان در نظام ارزشی دموکراتیک[10] رو به افزایش است. اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آنها هم می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود و از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهرونی پرداخته اند. تقویت رفتار شهروندی سازمانی مانند هر رفتار دیگری نیاز به ترغیب دارد. مدیران با وضع سیاست هایی از جمله 1. گزینش و استخدام 2. آموزش و توسعه 3. ارزیابی عملکرد و جبران خدمات 4. سیستم های غیر رسمی در جهت شکوفاتر شدن رفتار های شهروندی سازمانی در سازمان تلاش می کنند ( اسلامی و سیار، 1386 ).

رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری است که به قصد کمک به همکاران یا سازمان به وسیله یک فرد انجام می گیرد و در حیطه ی وظایف رسمی قرار نمی گیرد (کوهن[11]، 2006 ). ارگان پنج بعد سازمان را اینگونه بیان می کند: 1. وظیفه شناسی 2. نوع دوستی 3. فضیلت شهروندی 4. جوانمردی 5. احترام و تکریم.

رفتار شهروندی سازمانی نه یک وظیفه از پیش تعیین شده و نه بخشی از وظایف رسمی فرد است و مزایای این رفتار جنبه سازمانی دارد از طرفی این رفتار جنبه چند وجهی دارد.

بعد از ابداع این مفهوم توسط ارگان[12] و همکارانش، صاحب نظران مختلف با به کار بردن مفاهیمی همچون ((رفتار فرانقشی))، رفتار سازمانی مدد کارانه (بریف و موتو ویدو، 1997) در طول دو دهه به تبیین این موضوع پرداختند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، نوعا با رفتار های فرانقشی که کارکنان دارند و باعث افزایش اثر بخشی و بهروری سازمانی می شوند اشاره دارد ( بتمن، ارگان و همکاران، 1983). علاوه براین رفتاری است که دلالت بر همکاری و حرکات بنیادین دارد که در تعریف رسمی شغل به صورت مستقیم به آن اشاره نشده است ( کورکمز و آرپکت[13] ، 2009).

رفتار شهروندی سازمانی به عنوان یک عامل مهم در عملکرد فروش به رسمیت شناخته شده است و به عنوان رفتار کارمند تعریف شده است که اختیاری است که منافع سازمان را بهبود می بخشد (کان وی و میترا، 2015).

بنابراین از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. به عبارت دیگر ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می کنند و در اثر این رفتار های آنان اثر بخشی سازمانی بهبود می یابد (بینستوک و همکاران[14]، 2003).

مطابق با باور صاحب نظران، هدف از مطالعه رفتار سازمانی توصیف پیش بینی و تعیین عوامل موثر بر چهار رفتار کلیدی است که حیات و بقا سازمان ها در گرو آنهاست. این چهار رفتار عبارتند از : رضایت شغلی اعضا، غیبت گرایی کارکنان ، بهروری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ( راببینز و جاج[15]، 2010). از بین چهار عنصر مذکور رفتار شهروندی سازمانی مفهوم نسبتا جدید تری است، که نظریه پردازی پیرامون آن در جریان تکوین است و مستلزم پژوهش های بیشتر است، تا از این رهگذر مدل های نظری و کاربردی بیشتری پیرامون آن شکل گیرد (بنت، کیدول، ماشولدر[16]، 1997). در سازمان هایی که کارکنان آن خو را با شغلشان میشناسند و به سازمان متعهد هستند و سعی دارند که برای سازمان کارایی داشته و در واقع خود را متعلق به سازمان می دانند مشارکت شغلی و تعهد سازمانی از فاکتور های مهم اثر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان است   ( ساکسناو ساکسنا، 2015).

توجه به موضوع رفتار شهروندی سازمانی در آموزش و پرورش و علاقه به این موضوع ریشه در این واقعیت دارد که رفتار شهروندی سازمانی اثربخشی مدارس را به ویژه در زمینه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بهبود می بخشد در محیط های آموزشی، اثر بخشی مدرسه معمولا برحسب عملکرد دانش آموزان در آزمون پیشرفت تحصیلی ارزیابی می شود. همچنین موفقیت مدارس تا حدودی به میزان تمایل معلمان برای انجام فعالیت ها فراتر از الزامات تعیین شده جهت دستیابی به اهداف مدرسه بستگی داردکه رفتار شهروندی سازمانی نامیده می شود.

نمونه ای از رفتار شهروندی سازمانی در مدارس کمک داوطلبانه به دانش آموزان همکاران و سایرین حتی بعد از ساعت کاری و در زمان متعلق به خود معلمان است. این معلمان داوطلب ارائه پیشنهادات ابتکاری و قبول فعالیت های فراتر از برنامه کلاسی هستند و از وقتشان بطور موثری استفاده می کنند. به جای انجام امور شخصی بر انجام فعالیت های حرفه ای تمرکز دازند و از توانایی و تلاش خود به نفع مدرسه استفاده می کنند بدون اینکه انتظار پاداشی داشته باشند (کریمی، 1390).

سرمایه انسانی از سرمایه های اصلی سازمان ها محسوب می شود. این سرمایه بیشتر از سرمایه های دیگر برای سازمان ها مزیت رقابتی ایجاد می کند. در این نگرش سرمایه های انسانی یا کارکنان افزون بر انجام وظایف کاری خود، نسبت به فراز و فرودهای سازمان احساس مسؤلیت نموده و در مواقع نیاز به یاری سازمان می پردازند. چنین کارکنانی از آرزوها و آرمان های هر سازمانی محسوب می شوند. از شاخص های دستیابی به این نوع کارکنان توسل به اخلاق فردی و اخلاق کاری است. زیرا وجود کارکنان اخلاقی و رعایت ارزش های اخلاقی، بستر دستیابی به نیروی انسانی متعهد می باشد. این کارکنان وظایف خود را به خوبی شناخته و در انجام کامل آن تلاش می کنند.

از طرفی بررسی های کارشناسان مسائل اجتماعی ایران، مدیران، نخبگان فرهنگی و سیاسی و جامع شناسان نشان می دهد که اخلاق و فرهنگ کار در ایران در مقایسه با کشور ها و جوامع صنعتی در سطح پایین تری قرار دارد. در این باره، عمدتا با مقایسه میزان بهروه وری و ساعات کار روزانه در ایران و سایر کشورهای چنین نتیجه ای حاصل شده است که مثلا در کشور ژاپن و یا اغلب کشورهای توسعه یافته هر فرد به طور متوسط روزانه حدود 7 ساعت کار مفید می کند در حالیکه در ایران این میزان کمتر از یک ساعت است، گریز از محل کار، بی انگیزگی، اتلاف وقت در محل کار ، سرگرانی افراد در مراجعات به سازمان ها و ادارات دولتی و خصوصی، همه و همه نشان از فقدان وجدان کار یا ضعف وجدان کار در میان ایرانی ها شناخته شده است.

با توجه به مطالب ذکر شده در بالا که تأکید بر وجود نیروی انسانی کارآمد، توانا و مشتاق در جهت تحقق اهداف سازمان داشته و همچنین با توجه به مسئله پایین بود اخلاق کاری در کشور که ادارات ورزش و جوانان استان مازندران نیز از این حیث مستثنا نیستند لذا در جهت بالا بردن اخلاق کاری در ادارات ورزش و جوانان استان مازندران با بکار گیری نیروی انسانی ساعی این سوال به عنوان هدف این تحقیق برای محقق پیش آمده که آیا بین اخلاق کاری و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران رابطه وجود دارد؟

برای دانلود متن کامل پایان نامه اینجا کلیک کنید.





:: بازدید از این مطلب : 38
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 تير 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: